به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ با توجه به نوسانات بازار سرمایه در چند وقت اخیر که البته بیشتر با نزول همراه بوده است؛ ازجمله اقدامات مسئولان بازار سرمایه برای تعادل در عرضه و تقاضا ممنوعیت معاملات الگوریتمی تا اطلاع ثانوی ممنوع بوده است به طوری که مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران ضمن اعلام اینکه ۸۰ درصد فعالان بازار سرمایه با ممنوعیت فروش سهام در یک روز موافقند؛ معتقد است که برای جلوگیری از نوسان گیری روزانه به نحوی ممنوعیت ایجاد کنیم تا ثبات بیشتری به بازار برگردد و از هیجانات بازار، کاسته شود.
درحالی که در این میان برخی کارشناسان بازار معتقدند که نوسانات جزو بازار سرمایه نه تنها مختص ایران بلکه در تمام بازارهای جهانی است و نباید جلوی سازوکارهای روند بازار گرفته شود و با هر نزول، محدودیتها گذاشته شود؛ چراکه با این کار با اعتماد سهامدار هم به بازار کمرنگ می شود.
در همین راستا گفتگویی با مجتبی شهبازی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص اتفاقات اخیر از جمله محدودیتهایی که از طرف نهاد ناظر بازار سرمایه گذاشته شده و اینکه چه کار باید کرد تا اعتماد سرمایه گذار به بازار برگردد، انجام داده است، که از نظرتان می گذرد.
*نظرتان درباره اعلام توقف معاملات الگوریتمی از سوی سازمان بورس به منظور تعادل در عرضه و تقاضا، چیست؟
توقف این نوع معاملات یکی از بزرگترین اشتباهات است. سوالی مطرح است چرا باید ممنوع شود؟ درحالی که این معاملات عملا بازار گردانی می کردند با این کار مکانیزم بازار خدشه دار شده است. از طرفی من معتقدم برای اینکه جلوی برای فرض مثال ۲ درصد رانت انجام شده از طریق معاملات هم گرفته شود چرا باید برای ۹۸ درصد دیگر محدودیت ایجاد کنیم؟ در حالی که به نظر من نه تنها باید این معاملات را محدود کنیم بلکه باید کارمزد آن را هم کمتر هم بکنیم. با این محدودیت ها مکانیزم بازار دچار مشکل می شود که چند روز اخیر شاهد آنهم بوده ایم. با هر نزول نباید به ایجاد محدودیت منجر شود چراکه این نوسانات جزو ذات بازار سرمایه نه تنها مختص ایران بلکه برای سایر بازار جهانی هم است و باید بگذاریم بازار دوره اصلاح خود را طی کند.
در آینده صنایعی رشد خواهند کرد که دارای مزیت نسبی هستند مثل معدنی، فلزی، نفتی اعم از پالایشی و پتروشیمی، غذایی و دارویی همچنین سیمان که بیشترین پتانسیل رشد دارند؛ چراکه در این صنایع حرفی برای گفتن داریم
*در همین راستا آقای علی صحرائی مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران، از موافقت ۸۰ درصدی فعالان بازار سرمایه با این دستورالعمل خبر داده است، نظر شما چیست؟
این نظرسنجی چه زمانی بوده است در حالی که به عنوان عضوی از این بازار از این موضوع بی اطلاع هستم. حتی کسی نظرمان را نپرسید. چراکه مخالف این دستورالعمل هستم. مدیران زمانی که از مکانیزم بازار صحبت می کنند از اولویت دادن به نقد شوندگی بازار سخن می گویند اما درعمل مدیران برعکس عمل می کنند. حتی اگر معامله گران هم نظراتشان را داده اند؛ باید مدیران به تبعات آن هم فکر و منطقی تصمیم گیری کنند. درحالی که باید کار کارشناسی انجام شود براساس منطق، تجزیه و تحلیل فکر شود. به نظرم باید تمام این محدودیتها برداشته شود تا منجر به خدشه دار شدن مکانیزم و نقدشوندگی نشود و اینکه باید بگذاریم بازار روند اصلاحی اش طی شود.
البته باید اشاره کنم در در بعضی از بحرانها، دولتها اقدام به دخالت در بازار و حتی بسته شدن آن هم می کند مثل بحرانهایی در جهان از جمله ۱۱ سپتامبر در نیویورک؛ که به مدت مشخصی بورس تعطیل شد. اما من معتقدم که در شرایط معمول درست نیست که مکانیزم بازار زیر سوال برده شود. در هیچ کتاب سرمایه گذاری هم این اعمال را تایید نمیکند. در حالی که می توانیم به مردم آگاهی بدهیم که این نوسانات جزو ماهیت بازار است به جای اینکه مکانیزمهای آن را تغییر دهیم.
اگر دونالد ترامپ انتخاب شود شرایط پیچیده می شود البته نمیگویم که ریزشی شود شاید قابل رشد نباشد؛ اما با انتخاب جو بایدن امید به بازار بیشتر شده قطعا احتمال برداشته شدن تحریمها است و برای شرکتها موانع فروش حذف و تامین مواد اولیه بهتر هزینه کمتر می شود
*بازار گردانی که قرار است از ۱۰ مهر اجرایی شود، چه میزان می تواند در روند بهبود بازار تاثیر گذار باشد؟
قانون بازار گردانی قبلا هم بوده است اما چرا فشار نمی آوردند؟ شرکتهای بزرگ هستند که هنوز هم بازار گردان ندارند چه برسد به شرکتهای کوچک. در حالی که فضای اجرایی هم مهیا است از طرفی صندوق از نوع Multi - NAV اشاره کرد که می تواند برای چند نماد بازار گردانی کند.
من معتقدم که باید در این زمینه فشار بیشتری به نمادها برای ایجاد صندوق بازار گردانی انجام شود چراکه ازجمله مکانیزمهای بازار است که میتواند در بهبود روند بازار تاثیر گذار باشد و از جمله اقدامات همین بازارگردانی است که می تواند به مکانیزم بازار و درنهایت به نقد شوندگی بازار و البته به اعتماد بخشی سهامداران هم کمک کند.
در چند ماه اخیر فضای مجازی پر شده است از چارتیست هایی که بدون در نظر گرفتن بنیاد یک سهم آن را بررسی می کنند، چگونه می توان در بازاری که توسط دولت دستکاری می شود تنها به چارت و تکنیکال اعتماد کرد؟، تحلیل تکنیکال در بازارهای بین المللی جواب می دهد زیرا در مکانیزم آن بازارها دستکاری نشده و بازار را می توان به راحتی تحلیل و بررسی کرد
*به نظرتان بازار پس از انتخابات امریکا چه روندی خواهد داشت؟
قاعدتا بازار آرامی نخواهیم داشت؛ البته صعودی هم بعید می دانم که باشد. هرچند با بررسی آیتمهای اقتصادی اعم از افت ارزش پول ملی، افزایش قیمتها در سایر بازارها و سایر موارد در مجموع شرایط به نفع بازار سرمایه است از طرفی در ارزندگی بازارسرمایه شکی نیست با این روند نرخ دلار. چراکه تاثیر رشد دلار در سود شرکتها دوچندان برابر تاثیر گذار است و با قیمت فروش بالاتر حاشیه سود بالاتری را کسب می کنند.
اگر دونالد ترامپ انتخاب شود شرایط پیچیده می شود البته نمیگویم که ریزشی شود شاید قابل رشد نباشد؛ اما با انتخاب جو بایدن امید به بازار بیشتر شده قطعا احتمال برداشته شدن تحریمها است و برای شرکتها موانع فروش حذف و تامین مواد اولیه بهتر هزینه کمتر می شود. درحالی که اگر دلار از ۳۰ هزار به ۲۰ هزار تومان هم برسد تفاوتی ندارد برای شرکتها؛ چراکه اکنون هم با دلار حدود همان ۲۰ هزار تومانی سودهایشان محاسبه میشود اما با برداشتن تحریمها می تواند به نفع فروش شان باشد. معتقدم اگر ترامپ رای نیاورد به نفع شرکتها می شود. چرا که با برداشتن تحریمها تولیدات بالا، سود آوری بهتر و ارزآوری انجام میشود هرچند به خاطر تحریمها اقبال به کالای ایرانی آورده شده است و حالا اگر کیفیت خوب بکنند آنها هم می توانند کالایشان را صادر کنند. در عمل تحریمها برداشته شود به نفع بازار نسبت به بازار رقیب مثل دلار طلا است. درحالی که بازار سرمایه بازاری ارزش افزوده است به این معنا که در دل آن کارخانه تولیدی انواع شرکتها و برندهای مختلف جای دارد.
صندوق های سرمایه گذاری مختلف برای افراد با میزان سرمایه گذاری مختلف راه اندازی شده و در عین حال که تنوع صندوقها هم افزایش یافته است. البته باید دید بلندمدت داشت با بررسی آمار بازارهای مختلف در ۱۰ سال گذشته، در بازه ۵ سال بیشترین سود دهی مربوط به بورس بوده است
* در ادامه صحبت تان، چه سهمهایی رشد خواهند کرد؟
اگر علمی صحبت کنیم صنایعی که دارای مزیت نسبی هستند مثل معدنی، فلزی، نفتی اعم از پالایشی و پتروشیمی، غذایی و دارویی همچنین سیمان که بیشترین پتانسیل رشد دارند؛ چراکه در این صنایع حرفی برای گفتن داریم. در حالی که در صنعت خودرو مزیت نسبی در دنیا نداریم اتفاقاً با برداشتن تحریمها برای آنها شرایط خوب نمی شود؛ چرا که با واردات، خودروسازان آسیب می بینند، هرچند می توانند در زمینه کسب تکنولوژی با سایر شرکتهای کشورها در ارتباط باشند؛ اگرچه اکنون هم تکنولوژی دارند اما به اعتقاد من درجه اول باید ساختار فساد پذیر شان اصلاح شود تا راندمان بالا رود. چراکه به دلیل نامناسب ساختارشان، کارایی پایین است، درحالی که تعداد زیادی کارمند و پرسنل دارند.
*صندوقهای مشترک سرمایه گذاری، طی چند وقت اخیر از چه میزان استقبال برخودار بوده اند؟
به باور من هنوز در زمینه فرهنگسازی صندوقهای مشترک سرمایه گذاری مشکل داریم. هرچند طی یک، دو سال اخیر همراه با موج استقبال افراد از بازارسرمایه، این صندوقها هم رشد کردهاند البته نه آنطور که باید باشد. درحالی که در تمام دنیا اکثر سهامداری غیر مستقیم و از طریق صندوقها انجام می گیرد. به نظرم باید فرهنگ سازی از مدارس انجام شود و باید به آموزش مسایل اقتصادی و به ویژه بورس در مدارس توجه شود و فرهنگ سازی با سخنرانی درباره بورس طی چند همایش اتفاق نمی افتد. فرهنگسازی باید به گونه ای باشد که فرد یاد بگیرد که در این بازار باید دید بلند مدت حداقل ۵ ساله داشت؛ اما با این حال در بازار سرمایه کشورمان به جای صندوقهای سرمایه گذاری، وزنه اصلی افراد حقیقی هستند.
*آیا با هر میزان سرمایه، واحدهای صندوقهای مشترک سرمایه گذاری قابل خریداری هستند؟ یا نیاز به سرمایه بالایی دارد؟
طی این مدت صندوقهای سرمایه گذاری مختلف برای افراد با میزان سرمایه گذاری مختلف راه اندازی شده و در عین حال که تنوع صندوقها هم افزایش یافته است. البته باید دید بلندمدت داشت با بررسی آمار بازارهای مختلف در ۱۰ سال گذشته، در بازه ۵ سال بیشترین سود دهی مربوط به بورس بوده است. از طرفی صندوقها دارای تیم حرفه ای هستند که می توانند بهینه ترین پرتفو را برای سرمایه گذار در نظر بگیرند. این چنین صندوقها برای سرمایه گذاران خرد که توانایی استخدام مشاور ندارند می تواند از جمله فرصتهای مناسب باشد.
* تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال کدامیک می تواند روی سودآوری سهامداران تاثیر گذار باشد؟
هر کسی براساس نظر و عقیده، یکی از این تحلیلها را به تنهایی یا ترکیبی در سودآوری مورد استفاده قرار می دهند. در حالیکه به باور من ترکیبی از این دو تحلیل باید انجام شود. البته برخی تکنیکال به دلیل آسانتر بودنش ترجیح میدهند چراکه در فاندامنتال یا بنیادی باید شخص از دانش تجزیه و تحلیل صورت مالی، حسابداری، حسابرسی و تحلیل صنعت درد اخل و دنیا و آمارهای جهانی با اطلاع و کلی فاکتور اطلاعاتی باید داشته باشد. اما تحلیل تکنیکال به این موارد نیاز ندارد و روند قیمتی را دنبال کرده و نسبت به تحلیل بنیادی آسانتر است. هرچند به نظر من بازار سرمایه بازاری جوان است و برای اولین بار با این حجم سرمایه روبرو شده است اگرچه پختگی سواد مالی جمعی در بازار سرمایه کم است که باید مسوولان به این موضوع توجه کنند. در چند ماه اخیر فضای مجازی پر شده است از چارتیست هایی که بدون در نظر گرفتن بنیاد یک سهم آن را بررسی می کنند، چگونه می توان در بازاری که توسط دولت دستکاری می شود تنها به چارت و تکنیکال اعتماد کرد؟، تحلیل تکنیکال در بازارهای بین المللی جواب می دهد زیرا در مکانیزم آن بازارها دستکاری نشده و بازار را می توان به راحتی تحلیل و بررسی کرد.
نظر شما